Jok.ir جوک، طنز و خنده

مرجع خنده دار ترین و جدیدترین جوک های فارسی، طنز و خنده

طبیب نسخه ی درد مرا چنین پیچید / دو وعده خوردن چایی به وقت چاییدن

  • ۶۳۵

طبیب نسخه ی درد مرا چنین پیچید

دو وعده خوردن چایی به وقت چاییدن

معاونی که مشاور شده است می‌داند

چقدر شغل شریفی است کشک ساییدن

به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات

بخواست جام می‌و گفت: ژاژ خاییدن

حکیم کاردرستی به همسرش فرمود:

شنیده ایم که درد آور است زاییدن …

بد است زاغ کسی را همیشه چوب زدن

جماعت شعرا را مدام پاییدن

خوش است یومیه اظهار فضل فرمودن

زبان گشودن و دُر ریختن … مشاییدن

صبا به حضرت اشرف ز قول بنده بگو:

که آزموده خطا بود آزماییدن

تمام قافیه ها ته کشید غیر یکی

خوش است خوردن چایی به وقت چاییدن!

 

سعید بیابانکی

تو را از بین صدها گل من احمق جدا کردم!!!

  • ۶۳۳

تو را از بین صدها گل من احمق جدا کردم

نفهمیدم غلط کردم من از اول خطا کردم

شدی نزدیک و هی گفتی ضرر حالا ندارد که

پسندیدم تو را، من هم ولی ناز و ادا کردم

شد آغاز ارتباط ما بدون فکر وبی منطق

لگد کردم غرورم را و وجدان را رها کردم

پیامک می‌زدی هرشب سر ساعت دقیقاً 9

خودت را کشتی و آخر شما را تو صدا کردم

و کم کم این پیامک ها عجیب و مهربان تر شد

و من هم قصر پوشالی برای خود بنا کردم

نشستم در خیالاتم زدم تاریخ عقدم را

و در رۆیا دو دستم را فرو توی حنا کردم!

به فکر مهریه بودم جهازم را چه می‌چیدم

من احمق ببین حتی که فکر شیربها کردم

از آن شب ساعت 9 من پیامک می‌زدم هر شب

خودم با سادگی هایم عروسی را عزا کردم

شدی تو بی خیال و من شدم هی بی قرار تو

تو هی بر من جفا کردی، من احمق وفا کردم

ولی رفتم به یک مسجد، بلاتکلیف و مستأصل

برای آن که برگردی فقط نذر و دعا کردم

جواب آمد که: «واثق شو به الطاف خداوندی

مگر کوری ندیدی که به تو عقلی عطا کردم؟»

…من امشب بی خیال تو، ردیف و قافیه هستم

تو کاری با دلم کردی که فکرش رو نمی کردم

 

معصومه پاکروان